بسمه تعالی
مقدمه
فتنه سال 1388 تنها یکی از نمونه های بارز دشمنی آمریکا و اسرائیل و بریتانیا با ملت و حکومت ایران است.در سال 88 دشمنان توسط سرویس های جاسوسی و استفاده از ایادی خویش که غالبا زیر شبکه های منافقین بوده اند سعی در براندازی نظام جمهوری اسلامی داشتند که خوشبختانه بصیرت ملت ایران و در راس آن رهبری جمهوری اسلامی تمامی نقشه ها و اهداف دشمن نقش بر آب شد و دست تمامی آنها رو شد و امت مکتبی و بصیر ایران در روز 9 دی ما 1388 مشت محکمی بر دهان دشمنان کوبیدند.اینک با توکل بر خدا ما قصد کالبد شکافی حوادث آن سال را داریم تا آن را تبدیل به تجربه ای کنیم که در آینده دیگر شاهد چنین حوادث تلخی نباشیم.
ارکان جمهوری اسلامی
حکومت جمهوری اسلامی از سه رکن تکشیل شده است که شامل
1-نظام(اسلامی)
2-هییت(رهبری)
3-بازوی اجرایی و قضایی کشور و همچنین قوه مقننه(دولت،قوه قضاییه و مجلس شورای اسلامی)
هدف دشمنان از حوادث سال 88 تغییر نظام بود.یعنی جدایی دین از سیاست که سالهاست حربه ایست که دشمنان در تبلیغات خویش بر علیه انقلاب به کار میبرند.اما حکومت اسلامی هدف اصلی ملت ما در دوران انقلاب بود،شعار استقلال،آزادی،جمهوری اسلامی مصداق بارزی برای این موضوع است.
وقتی دین از سیاست جدا گردد،بسیاری از ارزش هایی که اکنون مانع رسیدن آمریکا و هم پیمانانش به اهداف خویش است از بین میرود و دشمن به راحتی میتواند به اهداف خویش برسد.
اسلام چراغی ست در این دنیای تاریک،نوری که متساعد میشود از این چراغ باعث جلوگیری از گمراهی ما میشود،وقتی ما گمراه شویم،محتاج بیگانگان میشویم و از لحاظ فرهنگی وابسته آنان میشویم.همچنین روحیه ی تلاشگر و جهادی خویش را از دست میدهیم و در نتیجه زندگی بی هدف را در پیش میگیریم که این دقیقا همان هدف دشمنان است.در این مقطع ما محتاج دشمن میشویم و روی تمام آرمان های خویش پا میگذاریم تا مورد مساعدت آنان قرار گیریم و آنگاه تمام عزت و اقتدار کشور از بین میرود و متقابلا حساب های مالی آمریکایی ها روز به روز پر تر میشود.
دشمن از چه راههایی وارد میشود؟؟!
دشمنان چند ماه پیش از وقوع انتخابات دائما به گوش ها میخواندند که قرار است تقلب شود و سعی داشتند ملت ایران را از صحنه خارج سازند،در مقابل عملکرد ضعیف رسانه ای ایران نتوانست تهاجم تبلیغاتی آنان را خنثی کند.
در گام دوم پس از معرفی کاندیدا های انتخابات و پس از بررسی دقیق دیدگاه ها و طرز تفکر و پیشینه یکایک آنان و همچنین پی بردن به نظرات و رای مردم از آقای موسوی بعنوان طعمه استفاده کردند.آن ها پس از حمایت های رسانه ای خود از وی و همچنین تخریب چهره ی دولت احمدی نژاد و سیاه نمایی وضع موجود سعی در تحریک مردم برای ایجاد اغتشاش و آشوب داشتند.کمااینکه مشاهده شد تهران دیگر عرصه تظاهرات مسالمت آمیز و مردمی نبود و پس از انتخابات تبدیل شده بود به یک میدان نبرد تن به تن و جنگ تمام عیار.
آنها با پوشش کامل رسانه ای تحرکات مردمی و همچنین برداشت سوء از این تحرکات،باز مردم را دعوت به اغتشاش و آشوب کردند.
پس از انتخابات و بعد از اینکه احمدی نژاد منتخب مردم شد عده ای یکه خوردند.حربه ی جدید دشمن پس از انتخابات واژه ی تقلب بود.
در تهران و اکثر شهر های ایران آرامش از همگی صلب گشت.آنها بوسیله عاملین خود و با استفاده از جنگ رسانه ای که به راه انداخته بودند دائما به مردم القاء میکردند که عمر حکومت جمهوری اسلامی رو به پایان است.همچنین دعوت مردم به اغتشاش که بعضی از آنها به جنگ های شهری مبدل گشت هم از کار هایی بود که دشمنان برای رسیدن به اهداف شوم خویش به کار بردند و سمبل و نماد سازی از کشته شدگانی از قبیل ندا آقا سلطان و ... حربه ی دیگری بود که برای تحریک مردم به کار رفت.
اکنون همه میدانند که قتل ندا آقاسلطان یک ترور سینمایی و ساختگی بود و نیروهای امنیتی هیچگونه نقش و دخالتی ایفا نکرده بودند.
از ندا آقاسلطان بعنوان سمبل مقاومت یاد میشود،اما سوال اینجاست که آقایانی که دلیل و اساس این اغتشاشات بودند چگونه با وجدان راحت زندگی را سپری میکنند وقتی که افرادی بیگناه و یا حتی عده ای جوان فریب خورده کشته میشوند.آنها برای چه هدفی کشته شدند؟؟
بسیجی شهید حسین غلام کبیری هم نمونه و قربانی این اهداف بود.آقای موسوی تاوان این خون ها را کی میدهد؟؟
در جایی دیگر تحرکات شدید گروهک جندالله و سایر وهابیون در منطقه جنوب شرق و شرق کشور که موجب به شهادت رسیدن عده ی زیادی از مامورین انتظامی و مرزبانی و نیروهای پاسدار شد نیز از دیگر اقدامات دولت های غربی بود
