ادامه مقاله شماره 2

آنها با حمایت مالی و تسلیحاتی از جندالله موجب ناامنی در سیستان و بلوچستان شدند.

نیروهای ضد شورش

نیروهای ضد شورش در آن سال به خوبی امتحان خود را پس دادند.آنها به تمام وظایف خود عمل کردند و سختی های بسیاری نصیب آنها شد.امنیت در یک محل توسط کلانتری محل تامین میشود،اگر کلانتری توانایی متفرق کردن تجمع کنندگان غیر قانونی و اغتشاشگران را نداشته باشد،دستور به یگان ویژه و وظیفه بر دوش آنها محول میشود.اما اگر اوضاع از کنترل یگان ویژه خارج شود،وظیفه بر دوش سپاه پاسداران است که درگیری را آرام کند.این امر خودش سلسله مراتب بسیاری دارد که بدلیل مسائل حفاظتی از توضیح آن معذوریم

وزارت اطلاعات و حوادث سال 88

 حجت‌الاسلام بهشتی رئیس دانشکده امام باقر(ع)،در همایش گرامیداشت "حماسه 9 دی" که در مرکز همایش‌های بین‌المللی صدا و سیما  با اشاره به اینکه در فتنه 88 سه جریان عمده نقش مهمی و اساسی داشتند، گفت: کمیته سه جانبه که 50 سال پیش توسط سرویس‌های جاسوسی انگلستان، موساد و سی‌آی‌ای به وجود آمده و به نام کمیسیون سه جانبه معروف است، نقش موثری در حوادث فتنه سال 88 داشته است.

وی ادامه داد: سازمان مجاهدین خلق نیز به عنوان دومین عامل نقش مهمی را در حوادث پس از انتخابات ایفا کرد و جریان سومی به نام جریان کارگزاران سازندگی و مجمع روحانیون ‌نیز که هر دو توسط آقای هاشمی رفسنجانی حمایت می‌شد، نقش موثری را در این حوادث ایفا کردند.

رئیس دانشکده امام باقر(ع) در  ادامه سخنان خود با بیان اینکه آمریکا پس از فروپاشی شوروی به این نتیجه رسید که برای تاثیرگذاری در معادلات جهان باید منطقه خاورمیانه را در اختیار خود داشته باشد، گفت: رهبران آمریکا در سال 1991 تصمیم گرفتند هفت منطقه از جهان را به اشغال خود درآورند؛ مسئله‌ای که همان زمان توسط روزنامه نیوزویک فاش شد و درست به همین دلیل آنها در همان سال تصمیم حمله به عراق را اتخاذ کردند.

بهشتی با بیان اینکه آمریکا و اسرائیل همواره قصد حمله به ایران را ‌در نظر داشتند، گفت: آمریکا فکر می‌کند می‌تواند تا سال 2015 به ایران حمله کند اما اسرائیلی‌ها در این زمینه بسیار عجول هستند هرچند پس از حادثه غزه تا حدودی از این موضع کوتاه آمدند.

وی افزود: آنها اصرار دارند این امر تا سا‌ل 2023 انجام شود و برای این مسئله از سال 2008 برنامه‌ریزی‌هایی را در این زمینه انجام دادند که تقویت گروه تروریستی پژاک و گروه ترویستی ریگی از جمله این برنامه‌ریزی‌ها بوده است.

نامه هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب

بسم‌الله الرحمن الرحیم

مقام معظم رهبری آیت‌الله خامنه‌ای زیده عزّه

متأسفانه اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه آقای احمدی‌نژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی و مقدمه‌چینی‌های قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهک‌‌های ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمت‌زدن‌ها در انتخابات 84 و انتخابات مجلس ششم ولجن‌‌پراکنی‌های باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمایش گذاشت و از آنجا که بخشی از این اظهارات قبلاً در رسانه‌های دولتی و آتش تهیه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای اینکه مطالب او تحت تأثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامه‌ریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست و گویا برای تحت‌الشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجه‌ها می‌باشد و شاید هم رقیب اصلی خود را افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامی می‌داند.
دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازیها و خلافگویی‌هایی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامی‌مان را نشانه گرفته بود.
زیر سئوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیم‌القدر که در نیم قرن گذشته با مجاهدت‌های خویش توانستند بنای باشکوه نظام اسلامی را ایجاد و مستقر و بالنده کنند، از این بدتر نمی‌شد. دوران مشعشعی که خود شما پشت سر امام(ره) در قامت مجاهد پیشتاز، رئیس‌جمهور و نهایتاً رهبری نظام نقش و مسئولیت‌های ممتازی بعهده داشته‌اید.
نقطه قابل توجه دراین تهمت‌ها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جناب‌عالی که هادی دولت‌ها بوده‌اید و با اظهارات صریح، مدیریت‌ها را مورد تأیید و تحسین قرارداده‌اید، نشانه گرفته است.
بعد از جریان شوم 14 اسفندماه 1359 با ارشاد امام و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، شهید مظلوم دکتر بهشتی و جناب‌عالی و اینجانب که در شعارهای مردمی به عنوان «سه یاور خمینی» شناخته شده بودیم، با همراهی نیروهای انقلابی و بخصوص نمایندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستیم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سم‌پاشی‌ها اقدامات مؤثری انجام دهیم و امام راحل درد آشنا با تشکیل گروه حقیقت‌یاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار ‌کردند. نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنه‌گران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضد انقلاب طراحی کرده بودند.
البته اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد.
اینجانب برای پرهیز از آلوده‌شدن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بیشتر، از عکس‌العمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم.
در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گویی‌‌های فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسئوال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهام‌های نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانواده‌هایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفته‌اند، نباشد.
از صدا و سیما هم خواسته شد که فرصتی در اختیار طرفهای ذیحق براساس مقررات سازمان قرار دهد که از خود دفاع نمایند. گرچه در گذشته به بخشی از این اتهامات پاسخ داده شده و رئیس قوه قضاییه وقت جناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، در عمل به اصل 142 قانون اساسی رسماً اعلام پاکی و منزّه بودن خانواده رئیس‌جمهور و حتی کم‌شدن دارایی‌ها در دوران مسئولیت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را می‌طلبد.
مع‌الاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملاً پذیرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوت‌شان دیدند و بی‌شک جامعه و بخصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است. حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛اقدام به نوشتن چنین نامه ای نمی کردم.
معتقدم جناب‌عالی بخوبی می‌دانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جناب‌عالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ایم و همیشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ایم و در دور جدید تهمت‌ها و هجمه‌ها هم از حدود پنج سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم و بخاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خویش را مکتوم می‌د‌ارم و از این جهت هم مورد گلایه بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار می‌گیرم ومهم این است که اینبار این تهمت ها توسط رئیس جمهور و در رسانه ملی مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حق‌کشی‌های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت،
تاریخ گواه است که اکثریت مردم متعهد و انقلابی مان کمتر تحت تأثیر خلاف‌گوئیها قرار می‌گیرند و دلیل آن آراء افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و نیز خوب می‌دانید که در جریان انتخابات جاری، تاکنون به خاطر مسئولیت های رسمی ام در رسانه ها مطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نگفته‌ام و در موارد ضروری به کلیاتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقها و سلامت انتخابات اکتفا کرده‌ام و رسماً گفته‌ام برنامه شرکت در انتخابات ندارم.
چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سیاست اینجانب از من نظر نخواسته‌اند و بعد از نامزدی هم از اینجانب درخواست حمایت نکرده‌اند و اگر هم در جلساتی بهم رسیده باشیم، چیزی جز همان کلیات فوق‌الذکر را از من نشنیده‌اند و اگر حزب یا گروهی در مورد جهت‌گیری در انتخابات نظر خواسته‌اند، گفته‌ام براساس آیین‌نامه خود عمل کنند و حقیقتاً آنها با تصمیم‌خودشان و همکارانشان در صحنه‌اند و عمل می‌کنند و انصافاً تهمت دست‌نشانده بودن آنان ستم و بی‌حرمتی غیرقابل توجیه است.
بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم می‌دانید. ولی این نظر را رسانه‌‌ای نکرده‌ام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگ‌نمایی کرده‌اند که هدف بزرگ‌نمایی در آن مناظره روشن شد.
با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده می‌کنیم.
اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده‌های زشت و گناه‌آلودی مثل تهمت ها ؛ دروغ‌ها و خلاف‌گوییهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلّف‌های صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات ‌شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاق‌شکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه می‌توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟
رهبری معظم انقلاب؛
اکنون که امام راحل (ره) آن پیر فرزانه و حلّال مشکلات و ملجاء همه و یار صبور و دیرینه هر دوی ما آیت‌الله شهید مظلوم دکتر بهشتی و بسیاری از همسنگران قدیم که یا به فیض عظمای شهادت رسیدند و یا به دیار باقی شتافتند ؛ در بین ما حضور ندارند، شما مانده‌اید و من و معدودی از یاران و همفکران قدیم. از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیت‌تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعله‌ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.
لذا در فرصت باقی‌مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرت‌عالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه‌گران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش‌افروخته بریزند.
سر چشمه شاید گرفتن به بیل ، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل
دوست، همراه، و هم سنگر دیروز، امروز و فردایتان
اکبر هاشمی رفسنجانی

در نامه جناب آقای رفسنجانی قید نشده است که به چه دلیلی صریح ترین اهانت ها به رییس جمهوری قانونی کشور شد؟؟

این اهانت ها توسط طرفداران آقای موسوی و کروبی بود

نتیجه گیری کلی

دشمن بدنبال سرمایه های درونی کشور ماست،جوانان ما،سرمایه های مالی ما و فرصت های فراوان در کشور ما اینها تماما وسوسه های دشمن است.فتنه 88 تنها یک مصداق از هوسرانی های دشمنان بود،آنها در طول سی و چند سال تاریخ انقلاب بارها اقتدار و بصیرت ما را محک زده اند.اما در پی هریک از این اقدامات مشت محکمی از جانب ملت ایران دریافت کرده اند.

بصیرت عمار گونه مهم ترین راه برای مقابله با این اقدامات است.جوانان باید بصیرت خودشان را حفظ کنند ارتقا بدهند.

یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود.در دوران امیرالمومنین(ع)سختی از دوران پیغمبر(ص)بیشتر بود از جهاتی،دشمنان همان کارهایی را انجام میدادند که دوست انجام میداد،همان حرف هایی را میگفتند که دوست میزد،در چنین شرایطی شناخت عرصه دشوار است،شناخت مسئله دشوار است،شناخت دوست و دشمن،مدافع و مهاجم،ظالم و مظلوم دشوار است.باید آگاهی و بصیرت را بالا برد،دشمنان سرمایه گذاری های بسیاری برای آسیب رساندن به کشور ما انجام داده اند.

جوانان چه کنند؟؟

جوانان باید همان راهی را ادامه دهند که شهدا رفتند.ما در کشورمان سرمایه های بسیار با ارزشی داریم به اسم شهید،شهدا مانند ستاره های درخشانی هستند که اگه ما آنها را بشناسیم و راهشان را ادامه دهیم،بدون شک عاقبت بخیر و پیروز میشویم.

همه ی ما باید بدانیم که دشمن در دسته بندی سیستماتیک خود،همه ی ما را به یک چشم میبیند،چه کسانی که مکتبی و حزب اللهی اند و چه کسانی که زیاد اهل دین و مکتب نیستند.آنها میخواهند همه ی ما را تنبیه کنند و برایشان هم هیچ فرقی وجود ندارد.

اکنون آنها ما را محاصره اقتصادی کرده اند،محاصره سیاسی کرده اند،محاصره فرهنگی کرده اند،حتی مکتب ما را هم محاصره کرده اند.

اگر جوانان با بصیرت این وضعیت را ببینند یقینا در درون خودشان تغییری ایجاد میشود و آنها بصیر و آگاه میشوند.یکی از مسائلی که دشمن از آن سوءاستفاده کرد در حوادث 88 همین نا آگاهی عده ای افراد بود.دشمن بر جهل ما سوار میشود و بر ما میتازد.جهل را باید از درون خویش از بین ببریم و تنها امیدمان به خدا باشد،زیرا راه ما راه حق است و حق فقط خداست،او از ما پشتیبانی میکند و دلهای ما را گرم میکند و ما را ترغیب میکند تا با بصیرت و قوه ی بیشتر این راه را طی کنیم.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


گروه سایبری میثاق